تو تاربخ تولد منی

ساخت وبلاگ
سال ها پشت هم میگذرن، امسال اسفند دقیقا شبیه اسفند پارسال و سال قبلش هست.دارم برای رویاهای یک پیرمرد دم مرگ تلاش می‎کنم که حتی اسمم رو درست نمیدونه.به دنبال معنی زندگی بودم اما امروز دنبال فرارم، فراری از زلزله ای که داره زمین زیر پام رو فرو میریزه...شاید باید بیشتر به فرار فکر کنم، اما شدم قربانی که منتظره آروم آروم به زیر زمین کشیده بشه.حتی حوصله ی جا به جا شدن از روی زمین ترک خورده ای که روش ایستادم، رو ندارم.9 روز دیگه تولدمه و 25 سالگیم تموم میشه فکر کنم...خیلی حس عجیبی هست بزرگ شدن. حس نمیکنی داری عدد روی شمع رو پشت سر هم فوتمی‎‏کنی و میگذری، این موضوع شاید باید پر اهمیت‎تر باشه.این سن دیگه هیچوقت به من برنمیگرده، تا ابد...منتظر یک معجزه ام که بیاد و یه تکونی به این حال افسرده‎ام بده. هیچوقت موافق منتظر موندنبرای رسیدن منجی نبودم اما انگار الان فقط یک فرشته میتونه از این لجنزار بیرونم بکشه.شاید تقدیرم به این لجنزار گره خورده.لجنزاری که بهش دلبستم.تنها شانسی که نسبت به بقیه آدم ها آوردم اینه که عاشق کارمم و توش خوبم. حداقل برایزندگی توی لجنزار مفید هستم که این حس خوبی بهم میده. تو تاربخ تولد منی...ادامه مطلب
ما را در سایت تو تاربخ تولد منی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : swan-song1 بازدید : 47 تاريخ : پنجشنبه 25 اسفند 1401 ساعت: 21:29

we all are working under presure. anyone who takes more is the winner تو تاربخ تولد منی...
ما را در سایت تو تاربخ تولد منی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : swan-song1 بازدید : 30 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 14:48

کاش امروز که چشمانم را باز میکردم، تو می آمدی و می گفتی که   بهار   آمده است...

که دیگر لازم نیست سخت روح سرمازده ام را بپوشانم.

دستانت را باز، روی صورتم میکشیدی و لبخند میزدی، کاش میگفتی من بهار توام...

 

تو تاربخ تولد منی...
ما را در سایت تو تاربخ تولد منی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : swan-song1 بازدید : 51 تاريخ : دوشنبه 10 دی 1397 ساعت: 15:23

بمان، در حالت سکون و سکوت. بگذار به چشمانت خیره شوم و به راز مهر کاینات برسم... لازم نیست کاری کنی یا حرفی بزنی، فقط بگذار همه چیز همین گونه بماند. وقتی به چشمانت نگاه میکنم، کمتر پلک بزن.پرده ی روحت تو تاربخ تولد منی...ادامه مطلب
ما را در سایت تو تاربخ تولد منی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : swan-song1 بازدید : 55 تاريخ : دوشنبه 10 دی 1397 ساعت: 15:23

ما به چه موجوداتی تبدیل شدیم؟ موجوداتی که اعتماد نمیکنن، حتی به کسی که کاینات عملا بهشون ثابت کرده همراه های مناسبی ان  براشون. ما ترجیح میدیم بین کلی غریبه وول بخوریم غریبه هایی که شاید دیگه فردا نبی تو تاربخ تولد منی...ادامه مطلب
ما را در سایت تو تاربخ تولد منی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : swan-song1 بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 10 دی 1397 ساعت: 15:23

امسال حس تازه بودن برام‌ داره ، هرچقدر بیشتر ادم میبینم و به ارتباطشون دقت می کنم حس میکنم خودمو میشناسمزندگی یعنی همین. دقت به روابط و حرکت موجودات اطراف و خیره شدن به طبیعت. تاریخ برام خیلی جالبه .کاش بتونمیکم خودمو خونه نشین کنن برای جست و جوی اطرافم.ادما گندیده شدن چون دنیاشون کوچیکه و این کم هوشی برامخیلی ناراحت کننده است.مردای سن بالای پول دار که لباسا تو تاربخ تولد منی...ادامه مطلب
ما را در سایت تو تاربخ تولد منی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : swan-song1 بازدید : 44 تاريخ : جمعه 7 ارديبهشت 1397 ساعت: 16:27

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

تو تاربخ تولد منی...
ما را در سایت تو تاربخ تولد منی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : swan-song1 بازدید : 42 تاريخ : جمعه 7 ارديبهشت 1397 ساعت: 16:27

روزی که کامران رو دیدم پر بودم از شک و استرس و کارماهایی که نتیجه ی زندگی بود که تصمیم گرفته بودم در پیش بگیرم. شک مهلک ترین احساس توی زندگی بشره! داشتم دور میشدم و خودم انتخاب کرده بودم دور شم و فراموش کنم. گم شده بودم و میخواستم گم تر شم. ترسناکه وقتی تفکرات و احساساتت همیشه متفاوت تر از ادمای اطرافت باشه.و من تصمیم گرفته بودم مثل همه شم. کامران توی اون شب خدایی که باد بین درخت ها میپیچی تو تاربخ تولد منی...ادامه مطلب
ما را در سایت تو تاربخ تولد منی دنبال می کنید

برچسب : زندگی,اینبار, نویسنده : swan-song1 بازدید : 49 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 14:05

اواخر بیست سالگی ام و پر از سوال . پر از ابهام خوب بودن خوبی و بد بودن بدی.  من بعد از سال ها پستی و بلندی خودم رو خوب شناختم و این شناخت فقط برای خودم قابل هضمِ. من بی نهایت مهربون و لبخندم اما بی نهایت زودرنج و اخم من بخشنده ی خسیسم. من باهوش احمقم . من عمیق ترین و سطحی ترینم. گاهی پرتلاطم و گاهی ارامشم. من شیطان بد هام و فرشته ی خوبی ها. من دوستم و دشمن. من عاشقم اما بی احساس.من مادی ام و تو تاربخ تولد منی...ادامه مطلب
ما را در سایت تو تاربخ تولد منی دنبال می کنید

برچسب : فرشته,شیطان, نویسنده : swan-song1 بازدید : 53 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 14:05

ارزو ها میشه واقعیت زندگیت!

کافیه ته دلت بخواد. انرژی جهان خیلی قویه.

درست ارزو کن ...

قدرت دارم و قلبم ازاده این روزا. کسی برام اهمیت نداره و این برای من نهایت خوشبختیه

پارتی و کوک و جوینت و پسر و موزیک دورم زیاده . 

خدارو دارم و خودمو مامانو. اراده و انگیزه و هوش هم که هست...

چی کمه دیگه مگه.

تو تاربخ تولد منی...
ما را در سایت تو تاربخ تولد منی دنبال می کنید

برچسب : درست,ارزو,نکردم,شاید,دیگه, نویسنده : swan-song1 بازدید : 49 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 0:17